خدا بزرگه
چند روز پیش با همکارام داشتیم در مورد یه موضوعی صحبت می کردم و از سختی هاش و از اینکه چرا این جوری شده و من کلی عصبانی بودم و غر غر می کردم ملیکا که دورتر از ما نشسته بود و طبق معمول سرگرم نقاشی کشیدن بود یه دفعه منو صدا کرد و گفت : مامان غصه نخور خدا بزرگه واقعا بعضی اوقات تو سختی ها یادمون میره که همیشه خدا هست و مواظبمونه ...
نویسنده :
بهار
17:26